آروم ولی ...

yesterday is history, tomorrow is a mistery, today is a gift, thats why its called the present

آروم ولی ...

yesterday is history, tomorrow is a mistery, today is a gift, thats why its called the present

بازی

به من میگه دنیا داره باهات بازی میکنه

آخه مگه دنیا هم سن و ساله منه که با من بازی میکنه ؟

بره با یکی هم سن خودش بازی کنه من خیلی بچه ام.

اینها رو بهش گفتم .

گفت:(اینقدر باهات بازی میکنه تا بزرگت کنه اینقدر بزرگ که دیگه بتونی معنی بازی هاش رو بفهمی و تو هم هم بازیش بشی! )

جالب اینجاست که من از اون بزرگترم ولی اون بیشتر از من میدونه !

حتما اون هم بازیه خوبی برای دنیا بوده!!!!

نظرات 22 + ارسال نظر
نیلیا جمعه 27 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 05:59 ق.ظ

سلام
آره باید اونقدر بزرگ بشی تا بمیری و مردن و ببینی
اینم یکی از بازی های دنیاست ...!

آنجلیکا جمعه 27 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 12:36 ب.ظ

هوم...
سخت شد
شاید به اندازه تمام عمرت باید باهاش بازی کنی تا مثل اون بزرگ بشی :)

شهاب جمعه 27 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 01:19 ب.ظ http://binafasi.blogsky.com

موافقم که دنیا با ما بازی می کنه ولی واقعا معنی این بازی رو نمی فهمم و فکر نمی کنم قابل فهم باشه البته شاید باید صبر کرد!

رز !! جمعه 27 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 02:28 ب.ظ http://bargepaeezi.blogfa.com

دنیا هم بازی نمی خواد بلکه بازیچه می خواد ... یه سرگرمی ... ما آدما بازیچه ی دست ِ دنیا هستیم ... زیاد به خودت زحمت نده . هر چقدر هم که بزرگ بشی باز هم از بازی ِ دنیا سر در نمیاری !

اتابک شنبه 28 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 02:37 ب.ظ http://www.arezooye-asheghane.blogfa.com

سلام دوست عزیز.
من آپم. منتظرم.
قربانت.

خلود شنبه 28 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 05:03 ب.ظ http://khanehomid.persianblog.com

دنیا با همه بازی می کنه ولی باید زیرک باشی تا دنیا تو ی بازیهاش کلاه سرت نذاره.......
........
بست زیبایی بود....
موفق باشید....

zami یکشنبه 29 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 11:27 ق.ظ http://doosetdaram67.mihanblog.com

آره آخه این اخلاق دنیاست....کاری به سن خودش نداره با همه سنی میسازه....از او اولی که چشم باز میکنی.....شروع میکنه به بازی کردن...مهم اینکه تو چقدر بتونی تو این بازی دووم بیاری....اگه بتونی مبارزه کنی اون وقته که به چیزایی که می خواستی رسیدی......

خواجه آروین یکشنبه 29 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 08:42 ب.ظ http://darktea.blogsky.com

اولا بگم که بیکاری بد دردیه...نشستی داری بازی می کنی؟...دوما اینکه راس می گی ولی بازی اشکنک داره دل شکستنک داره...راستی بچه ها من خیلی وقته دلم شکسته...آخه یکی نیس به این بچه کوچولو بگه اگه ما بخوایم با تو دوست بشیم باید چی کار کنیم...حتما باید سوار پرادو باشیم...خب یه روز مال حاج مجید رو قرض می کنم...خوبه؟...هی میگم نذارین این بچه با آفرین بگرده خراب می شه...اصلا این دختره همه رو خراب می کنه...همش چیزای بد یادشون می ده...بابا ولش کن...چی کارش داری آخه ای فرشته ی منو...چرا ضد ارزش یادش میدی...کاش عاشق سمانه می شدم...هم از دست تو راحت می شدم هم از دست اون هم اینکه لا اقل تا حالا یه زیدی داشتیم...ببین شیخ امیر حسین اینه بازی ما با دنیا ولی به جای اینک مارو بزرگ کنه داره مارو کوچیک می کنه...می دونم آخر سر باید یه روزی به پاش بیفتم

محیا دوشنبه 30 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 05:52 ب.ظ http://khorshideman.blogfa.com

سلام!!!
فلسفی می نویسید!!!
اما خدا کنه دنیا همه ی آدما را بزرگ کنه هیچوقت آدمی را کوچیک نکنه!!!!!!!
مبعثتون مبارک!!
آپم!!!
آسمونی باشید!!

مهسا خانوم تفنگدار سه‌شنبه 31 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 12:48 ب.ظ http://3101830.persianblog.com

سلام.... چی بازی می کنین با هم؟!‌تفنگ بازی؟!

پردیس سه‌شنبه 31 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 11:15 ب.ظ http://jinglebells.persianblog.com

الان یهو یاد بنیامین و دنیا دیگه مثل تو نداره نداره نه می تونه بیاره افتادم ..!!من خیلی دعوام میشه باش...ولی قویه خیلی قوی تر از من ٬ مثل این باباهایی که بچه هاشونو در حالی که ده متر دورتره با یه پرش میگیرن می مونه ..

صبرا چهارشنبه 1 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 08:32 ق.ظ

کجایی رفیق ؟ پیدات نیست ..

خواجه آروین گزوینی چهارشنبه 1 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 10:59 ب.ظ http://darktea.blogsky.com

بابا ول کن...چرا هی می گی آپ کردی الکی؟...مگه آزار داری...این که همون قبلیه؟...
تا صدای پاش می یاد دلم تا تا تا تاپ می کنه
تا تا تا تا تاپ دلم دل منو بی تاب می کنه
تا می یاد همسایمون می رم و نگاهش می کنم
یواشی نگاه به اون صورت ماهش می کنم
تا نگاهم می کنه دلم تنم و می لرزونه
لرزش تنم منو از عاشقی می ترسونه
به دلم می گم بیا و نشیم اسیر این بلا
اما دل راضی نمی شه می گه گشته مبتلا
هر چی من بگم کمه از این زرنگ ناقلا
که لپاش گل گلی و رنگ موهاش رنگ طلا
دلبر و دل دلبرم....نمی شه ازت بگذرم
دلبر و دل دلبرم....دیگه گذشته آب از سرم....
ای پردیس خانوم یاد بنیامین افتاد..منم دیدم دارم از جوادی کم می یارم یاد شهرام شپره افتادم...

بانوی شعر پنج‌شنبه 2 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 08:09 ق.ظ http://banoyesher.blogfa.com

دنیا همان کودکی بود که از اتفاق جاذبه مرا بزرگ کرد .. .

نیما دینگالیگا پنج‌شنبه 2 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 04:29 ب.ظ http://dingaliga.persianblog.com

آخرش معلوم نیست که این دنیا اسباب بازی ما شده یا ما شدیم آدم کوکی دنیا!....مثل اینکه گیم اوور و اینا هم توی کارش نیست هی مرتب میزنه از اول!تا میای مرحله سییومو رد کنی میفرستت مرحله ۴ سخت تر میشه!!:دی

تائیس پنج‌شنبه 2 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 11:47 ب.ظ http://taeeis.blogfa.com

من خیلی بچه ام ..!عجب اعترافی..
یادم باشه یه جا ازش علیه ات استفاده کنم
هماره برقرار!

نارسیس جمعه 3 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 04:13 ب.ظ http://pacific.blogsky.com

مرا بازی نده!
.
.
به درک..!
این تو واین چرخ و فلک!

فاخته جمعه 3 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 06:42 ب.ظ http://zibakalam19.blogfa.com

بازی؟!
.
.
.
ادامه دارد...
.
.
.
نیمه ی دوم لازم است!

بویروز نور علیبکی سه‌شنبه 7 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 10:56 ق.ظ http://thegooday.blogspot.com

ما لعبتکانیم و فلک لعبت باز
از روی حقیقتی نه از روی مجاز
یک چند در این در گه بودیم
رفتیم به صندوق ادب یک یک باز

عسل سه‌شنبه 7 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 12:51 ب.ظ http://www.hamonharfhayeasal.persianblog.com

سلام. خوبی؟ حالا خوبه یکی پیدا شده باهات بازی کنه!!! ناشکری نکن!آپم . اگه بگم (موفق پیروز و عاشق باشی ) بهروز اعتراض می کنه. پس فقط : قربانت.......عسل

یلدا سه‌شنبه 7 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 09:18 ب.ظ http://www.yalnh. blogfa.com

سلام
دوست خوبم مثل همیشه زیبا نوشتی موفق باشی
راستی من به روز شدم خوشحال میشم بیای منتظرت هستم

زمی سه‌شنبه 7 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 11:59 ب.ظ http://doosetdaram67.mihanblog.com

کجایییی؟؟؟؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد