آروم ولی ...

yesterday is history, tomorrow is a mistery, today is a gift, thats why its called the present

آروم ولی ...

yesterday is history, tomorrow is a mistery, today is a gift, thats why its called the present

از بهر چه گوییم با وی

دوسم داری؟
نه!
اگه بخوام برم ناراحت نمیشی ؟
نه!
اگه ببینی بایکی دیگم گریه نمیکنی؟
نه!
گریه کنان پاشد که بره دستش رو گرفت و
دوست ندارم عاشقتم
اگه بری ناراحت نمیشم دیوونه میشم
اگه ببینم بایکی دیگه ای گریه نمیکنم میمیرم

کاش فقط یکبار

کاش فقط یکبار
فقط یکبار میتونستم با سر انگشتام صورت نازش رو لمس کنم
انگشتام رو ببرم لای موهای نازنینش
بعد در حالی که سرش رو انداخته پایین اسم قشنگش رو صدا کنم
تا سرش رو آورد بالا و چشمهای مشکی قشنگش افتاد تو چشمهام
با چشمهای اشک آلودم
با صدای لرزونم
بهش بگم دوست دارم

آدمها مثل دو تا علامت سوالن که گیج و سرگردان  در جستجوی همند
اولش که به هم میرسن شبیه دوتا تیکه قلبن  چون نمیدونن که میتونن خوب با هم مچ بشن اخه درسته که همه علامت سوال ها شبیه همن ولی خوب یک اختلافات ریزی هست که فقط خودشون دو تا میفهمن .  
بعد که هر دو تایی فهمیدن که تیکه خودشون رو پیدا کردن و به درد هم میخورن با هم میشن یک قلب و .......