آروم ولی ...

yesterday is history, tomorrow is a mistery, today is a gift, thats why its called the present

آروم ولی ...

yesterday is history, tomorrow is a mistery, today is a gift, thats why its called the present

از کجا میدونی من چی فکر میکنم؟

دیگه نه دیدش نه سعی کرد ببیندش ن.... دلش میخواست ببیندش
دیگه فقط با دوستش در ارتباط بود
و همیشه درست وقتی که بی خیال شده بود یا لااقل فکر میکرد که بی خیال شده 
یه تلفن یا مسیج از سمت دوستش و دو باره هوای اون میزد به سرش 
حتی چندین بار از زبون بچه ها که نقل قلش رو میکردن شنیده بود 
آخی جای ..... خالی خیلی پسر خوبیه الان اگه بود کلی خوش میگذشت 
که یک بار دوستش هم رو کرده بوده بهش و 
چی چی جاش خالی خودت زدی تو حالش دیگه بنده خدا رو      پسر به این خوبی 
من نزدم تو حالش بعد هم مگه من گفتم بده ؟ اتفاقا خیلی هم پسر خوبیه . ازش خوشم هم میاد ولی خوب من نمیخوام وارد این بحث ها بشم من فقط بهش این رو گفتم همین.
هر وقت که میشنید اون جاش رو تو جمع بچه ها خالی کرده انگار که دنیا رو بهش داده باشن روحش پر میکشید ولی بعدش که یادش میومد بهش گفته نه ...........
از این موضوع گذشت تا چند هفته بعد 
یک روز که آن لاین شده بود دید سه  تا مسیج از اون داره
یه لحظه قلبش ایستاد و نفسش بند اومد
سلام
ببخشید جواب مسیج هات رو دیر میدم
ببین .... من اون دختری که تو فکر میکنی نیستم .تو خیلی خوبی خیلی بهتر از من گیرت میاد  خداحافظ .
و یک لحظه تامل ...........
 اون در جواب فقط یک سوال ازش پرسید
تو از کجا میدونی که من چی فکر میکنم ؟
نظرات 5 + ارسال نظر
هنگامه جمعه 3 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 11:01 ق.ظ http://ssevenn.blogsky.com

سلام
وبلاگ قشنگی داری

مرسی که مرتب به ما سر می زنی

موفق سربلند وپ یروز باشی


نه به قشنگی وبلاگ شما
ولی ازاینکه وبلاگی به سبزی وبلاگ شما داشته باشم لذت میبرم و سعی میکنم داشته باشم
به عسل سلام برسون و بگو منتظر کامنتشم

پدیده جمعه 3 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 08:24 ب.ظ http://www.paryearezoha.blogsky.com

منظورتو نمیفهمم ؟ یعنی چی اجازه داری نظرو بذاری؟

واضح تر بگو

عسل جمعه 3 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 11:46 ب.ظ http://ssevenn.blogsky.com

سلام. دوباره اومدم نظر بدم. و اینو بگم که خفم کردی تو رو خدا بگو دیگه کامل قضیه رو . ممنون بابت نظرت فعلا بای

دخره وطن شنبه 4 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 03:18 ب.ظ http://dokhtarevatan.blogsky.com

سلام....ممنون از نظرت......ناراحت نشدم...:ی اما من هنوز سر اون تصمیمم هستم.....!!!بارم به من سر بزن....وبلاگت قشنگ بود مطلبات هم خیلی خوبن....تا بعد...بای بای(بازم سر بزن الان آپم))

دختره وطن شنبه 4 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 09:13 ب.ظ http://dokhtarevatan.blogsky.com

سلام......بازم ممنون...الان واسه دوره آموزشی حاضرم...اما بازم میگم سره تصمیمم هستم....وقت کسی خودش نمی خواد عاشق باشه یعنی نیست دیگه....به زور که نمی شه شد....من الان دلم نمی خواد باشم پس نیستم....بازم سر بزن خوشحال می شم....راجع به سنمم یه جورایی راست گفتی :ی ....تا بعد بای بای

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد