آروم ولی ...

yesterday is history, tomorrow is a mistery, today is a gift, thats why its called the present

آروم ولی ...

yesterday is history, tomorrow is a mistery, today is a gift, thats why its called the present

پیرو

تو داستان دوست داشتن و خوش اومدن خوش اومدن میخاسته به دوست داشتن بفهمونه که این چیزی نیست که بشه با زبون بیانش کرد و اگه میخاد بفهمه باید این موضوع براش پیش بیاد بعد اون وقت تمام جونش که آتیش گرفت تازه میتونه این فرق رو بفهمه .

دوست داشتن و خوش اومدن

یک روز دوست داشتن از خوش اومدن پرسید فرق من با تو چیه اون وقت خوش اومدن بهش گفت
تاحالا شده از یکی خوشت بیاد بری تو نخش بعد بفهمی که اون هم از تو خوشش میاد یه مدت هم باهم باشین تو جمع با هم عیاق باشین  بهش توجه خاصی داشته باشی خواسته هاش رو براش براورده کنی خلاصه  بهش بفهمونی که دوسش داری بعد که موقعت رو مناسب دیدی این موضوع رو بهش بگی بعد اون هم خیلی خونسرد بهت بگه که ببین من فقط از تو خوشم میاد همین و بس بعد هم من تو این فاز ها نیستم  و خیلی بی تفاوت دقیقا انگار که هیچ اتفاقی نیافتاده بگه
)  : راستی فردا میای یا نه ؟) ؟

اگه یه روزی تو این موقعت قرار بگیری چیکار میکنی ؟

دلم میخواد اون موقع قیافه ات رو ببینم (البته خدا نکنه برات پیش بیاد) ولی باید اون لحظه  خیلی دیدنی باشی ؟ 
آخه دقیقا اون موقعست که فرق ما دوتا رو میفهمی . آره بابا .

چشماتو باز کن

به نظر شما زندگی زیبا نیست وقتی صبح ادم با صدای زیبای مادرش بیدار میشه ؟ 
وقتی خدا عشق رو آفریده؟ 
وقتی که خدا زن رو برای مرد و مرد رو برای زن آفریده؟
وقتی کسی تو این دنیا وجود داره که قلبتون به خاطر اون میتپه؟ 
وقتی که روزتون رو به عشق اون یک نفر  شروع میکنید؟ 
وقتی میدونید کسی هست که به وجود شما احتیاج داره ؟ 
وقتی میدونید کسانی هستند که به شما عشق میورزند ؟ 
وقتی میشه دوست داشت و دوست داشته شد؟
بار آخرت بود گفتی گند بگیرن به این زندگی ها!